اگه از صفحه اصلی وبسایت رسیدی اینجا احتمالا مقدمه رو خوندی! (اگه نخوندی به نظرم برگرد و بخون، چون یکم نمک ریختیم اونجا حیف میشه) اما خلاصه کلام اینه که امروزه مدیرها بدون استفاده از هوش مصنوعی توی تصمیمگیریهاشون دچار مشکل میشن!
خب ببین داستان از این قراره، هوش مصنوعی یه چیزی فراتر از چهارتا وبسایته که امروزه توی شبکههای اجتماعی راجع بهشون حرف میزنن.
هوش مصنوعی یه ابزار برای تجزیه و تحلیل اطلاعات به حساب میاد و مفاهیم خیلی گستردهای رو شامل میشه! حالا یه ابزار که قدرت تحلیل دادههای پیچیده رو داره و اطلاعات ارزشمندی هم تولید میکنه کجا به کار مدیرها میاد؟
توی تصمیمگیری و تخصیص منابع!
یه مدیر توی بازار پر رقابت امروز و شاید بهتره بگیم توی شرایط اقتصادی فضای کسبوکار ایران، اگه توی تصمیمگیریهاش اشتباه کنه همه چی تمومه!
مثلا فکر کن قراره برای یه کمپین تبلیغاتی یه مدیر یک میلیارد تومن هزینه کنه و یه کمپین خفن راه بندازه! اگه توی انتخاب جامعه هدف مدنظرش و همینطور انتخاب استراتژي درست دچار اشتباه بشه میره جایی پولش رو خرج میکنه که براش آورده نداره.
این مثال ملموسترین مثال از پول دور ریختن توی دنیای کسبوکاره. اگه یکم توی این فضاها کار کرده باشی احتمالا با تمام وجود درک میکنی که کسبوکارها چه قدر پول خرج میکنن ولی این هزینهها ارزش افزودهای که باید رو تولید نمیکنه!
حالا توی همین مثال هوش مصنوعی چطور میتونه کمک بده؟
هوش مصنوعی میاد دادههای مشتریهای فعلی این کسبوکار رو برمیداره ( اگه کسبوکار تازه بخواد شروع کنه و مشتری نداشته باشه هم راههای خودش رو داره، روشش رو اینجا بخون) بعد این اطلاعات رو میده به یه الگوریتم هوش مصنوعی. این الگوریتم رفتار مشتری و نوع تفکرش رو یاد میگیره و چندتا دسته مختلف از مشتریها تشکیل میده و میگه این مشتریهایی که داری توی این پنج دسته قرار میگیرن.
حالا تو قدم بعدی چی میشه؟ رفتار هر دسته مورد تحلیل و بررسی قرار میگیره و اون عوامل، شاخص و نیازهای اصلی مشتری استخراج میشه. تو قدم بعدی حالا باز ما از یه الگوریتم دیگه استفاده میکنیم که روی دیتای استراتژیهای ورود به بازار (یا هر سبک استراتژي دیگهای) تربیت شده، بعدش دستهبندیهای مشتریها و ویژگیهاش رو به این مدل میدیم و در نهایت خروجیای که دریافت میکنیم میشه استراتژی که باید اتخاذ بشه. حالا با یکم چاشنی خلاقیت ( که این دیگه فوت کوزهگری تیم ماست) کمپین لانچ میشه و از اونجایی که همه چی بر پایه محاسبات ریاضی پیش رفته احتمال شکست خیلی خیلی خیلی زیاد کم میشه. (قطعا که صفر نمیشه)
اگه بخوایم این بخش از صحبتها رو جمعبندی کنیم در نهایت باید بگیم که مغز آدمی هر چه قدر هم که خفن باشه بیشتر از سه چهار تا متغیر تاثیرگذار روی یه موضوع رو نمیتونه تحلیل کنه، وقتی مثلا متغیرهای تاثیرگذار روی یه استراتژي میشن ۵۰ تا متغیر اون وقته که حتما باید از کامپیوتر کمک بگیریم تا تصمیمگیری برامون کمهزینهتر ( کمتر پول به فنا میره)، راحتتر( کمتر فسفر میسوزونیم) و سریعتر بشه!
خب ما این همه توضیح دادیم و داستان تعریف کردیم و همه هم متوجه شدن که هوش مصنوعی توی کسبوکار یه ابزار توی دست مدیره ولی کار تیم ای آیدیا این وسط چیه؟ اصن ما کی هستیم؟ حقیقت اینه که ما یه تعداد مدیریم که دور همدیگه جمع شدیم، حالا اینکه چطور میشه چندتا مدیر رو توی یه اتاق جمع کرد بدون اینکه دعواشون بشه خودش میشه هنر ما، اما متخصص بودن توی دنیای مدیریت تنها توانمندی ما نیست در واقع ما بلدیم فریمورکهای هوش مصنوعی رو هم توسعه بدیم و ماشینها و رباتهایی بسازیم که به مدیرها توی حوزههای مختلف کمک بده! به زبون رسمیتر تیم ای آیدیا راهحلهایی بر پایه هوش مصنوعی برای مشکلات کسبوکارها تولید میکنه. حالا این مشکل ممکنه توی حوزه بازاریابی باشه، ممکنه توی واحد ارتباط با مشتریان باشه، ممکنه توی بخش منابع انسانی باشه و یا حتی ممکنه مدل کردن میزان مصرف چایی کارکنان شرکت باشه!
هر کسی که پول بده 🙂
شوخی کردم هر کسی که توی دنیای مدیریت به یه چالش خورده و یا اینکه دلش میخواد بهرهوری کسبوکار خودش رو ببره بالا، ما با آغوش باز منتظرش هستیم. این یعنی یه مدیر مارکتینگ که توی تصمیمگیری برای کمپین تبلیغاتیش دچار استرس شده میتونه رو ما حساب باز کنه، یه مدیر عامل که دلش میخواد محصولات جدید رو بفرسته توی بازار و سهم بازار بیشتری به دست بیاره میتونه با ما یه رفاقت طولانی رو شروع کنه، یه مدیر منابع انسانی که میخواد کله کارمندی که دیر میاد سرکار رو بکنه میتونه با کله کن هوشمند ما خشم خودش رو خالی کنه و…
خلاصه که ما راهحلهای مشکلات رو کادو پیچ شده تقدیمت میکنیم.
اینکه خیلی شفاف بگیم چطوری اینکار رو میکنیم که رسما مزیت رقابتی خودمون رو بر باد دادیم اما، قطعا این مشکلات اولین بار نیست که توی دنیا پیش اومده و حتما یکی یه گوشه دنیا تونسته ازش زنده در بره!
پس ما این یکی رو پیدا میکنیم و پشت صندوق عقب پراید میبریمش توی بیابونهای آفریقا که یه چایی خوشمزه بخوریم و ازش بپرسیم چطور راه مشکل رو پیدا کرده؟
تنها در صورتی راه حل مشکل رو نداریم که طرف توی قطب جنوب قایم شده باشه! از اونجایی که اونجا نمیشه چایی خورد کلا ماجرا کنسله، ما نمیریم دنبالش!
ولی جدای از شوخی ما توی جلسههایی که برای شناسایی و درک مشکل با کارفرما برگزار میکنیم روند کاری رو خیلی شفاف سند میکنیم و تحت قالب پروپوزال تحویل میدیم.
هزینههای هر پروژه قاعدتا متناسب با مشکل و نیاز کسبوکار مشخص میشه اما هزینهاش خیلی کمتر از اونی میشه که یه دیتاساینتست و یه مشاور ارشد مدیریتی رو استخدام کنید و تازه صبر کنید تا اینا باهم دیگه آشنا بشن و زبون همدیگه رو یاد بگیرن تا بعدش بهتون خروجی و تحلیل بدن!
خلاصه که هزینهها بر اساس مذاکراتی که باهمدیگه میتونیم داشته باشیم متغییره.
اگه دوست داری باهم یه همکاری هیجان انگیز و جذاب رو شروع کنیم و یا اینکه دوست داری بیشتر با مجموعه ما و خدماتمون آشنا بشی میتونی فرم روبرو رو پر کنی تا باهم یه جلسه داشته باشیم.